خلاصه بازاریابی-بازارسازی
1-تاریخچه بازاریابی
-دوره تولید (از سال 1860 تا 1920):ویژگی این دوره افزون بودن تقاضا بر عرضه است.در این دوره کاراصلی بازاریاب ها تکمیل سفارشها بوده است.
-دوره فروش (1920 تا 1950):ویژگی این دوره تمرکز بازاریابی بر تبلیغات بود.
-دوره بازاریابی:این دوره در آغاز دهه پنجاه شروع شد.در این دوره تمرکز به ایده های بازاریابی انتقال یافت و در این مفهوم،هدف نهایی رضایت مشتری است.
2-مفهوم بازاریابی:
مفهوم بازاریابی را می توان در تمرکز به سوی مشتریان با تمرکز کلیه اقدامات بازاریابی و هدف قرار دادن جلب رضایت مشتری به عنوان یک هدف سازمانی،خلاصه کرد.
تولید،قیمت،توزیع و ترویج چهارعمل آمیزه بازاریابی ( Marketing Mix) هستند.استراتژی تولید با مسائلی چون حفظ کیفیت،خصوصیات و ویژگی های ظاهری،تنوع اندازه و مدل،نامگذاری و بسته بندی سروکار دارد.استراتژی قیمت جوابگوی این سؤال است که یک فروشنده چگونه نسبت به قیمتگذاری کالای خود در مقابل تقاضا اقدام می کند.استراتژی توزیع،به توزیع کالا یا خدمت مربوط می شود.تولیدکننده ها و بازاریاب ها باید ضمن ایجاد کانال های بازاریابی،در مورد این که چه کسی کالا را به مصرفکننده نهایی عرضه کند و چطور این عمل انجام شود تصمیم گیرند.استراتژی ترویج به تبلیغات،فروش شخصی،پشتیبانی و روابط عمومی مربوط میشود.
3-چهار ویژگی اصلی:
چهار ویژگی اصلی،شکل،مکان،زمان و مالکیت هستند.
ویژگی شکل مثلاً طرح،رنگ یا اندازه که مشتریان میخواهند.
ویژگی مکان:کجا خریدارعلاقمند به خرید کالا است.
ویژگی زمان:چه زمانی خریدار قصد خرید دارد.
ویژگی مالکیت:این ویژگی بر انتقال حس مالکیت متمرکز است.
4-تقسیم بندی بازار:
تقسیم بندی بازار،پروسه تقسیم یک بازار بزرگ به گروههای کوچکی است که برنامههای بازاریابی آنها را بهعنوان بازار هدف قرار می دهد.تقسیم بازار باید قابل اندازه گیری،قابل دسترسی و اصولی باشد.
بازار معمولاً بر اساس عوامل جغرافیایی،دموگرافیک،روانشناختی و تنوع سودآوری تقسیمبندی میشود.
5-تصمیمگیری مصرفکننده:
تصمیمگیری مصرفکننده عموماً بر اساس موارد زیر صورت میگیرد:
الف-محرک عقلانی خرید که بر مبنای عواملی مثل قابلیت اطمینان،دوام،کارایی،صرفه اقتصادی و موارد مشابه ایجاد می شود.
ب-محرک احساسی خرید که بر اساس تمایلاتی چون تائید اجتماعی و حس متفاوت بودن یا فرار از ترس و دلهره ایجاد می شود.
بسیاری از خریدهایی که به وقوع می پیوندد بر اساس ترکیبی از این دو محرک صورت می گیرد.
6- اطلاعات بازار و بازار سنجی:ا
طلاعات بازار و بازار سنجی عوامل کلیدی در ایجاد مفهوم بازاریابی هستند.فقط با در جریان خواسته ها و نیازهای مصرف کننده قرار گرفتن می توان به امید به تأمین این خواسته ها و نیازها داشت و به نتیجهای مثل کجا،چه وقت و چطور به این نیازها نزدیک شویم،دست یافت.
7-تولیدات مصرفی:کالاها یا خدماتی هستند که برای مصرف شخصی با استفاده در محل زندگی یا اداری در نظر گرفته می شوند.
8-تولیدات صنعتی:کالاها یا خدماتی هستند که برای تولید کالای دیگر مورداستفاده قرار می گیرند.
بعضی کالاها هر دو نقش را بازی می کنند.
9-هزینه های بازاریابی:گاه نیمی از قیمت کالا را در برمیگیرد،اما خدماتی که بازاریابی می دهد بسیار مفید و اساسی است بازاریابی موجب افزایش رضایت مصرفکننده،افزایش کارایی لازم جهت گزینش و انتقال تولیدات جدید و نهایتاً راهبری یک تولیدکننده به سوی آنچه مصرف کنندگان می خواهند و به آن نیازمند هستند،خواهد شد.
10-هدف بازاریابی:فروش مقدار بیشتر محصول یا خدمات به تعداد افراد بیشتر،در دفعات بیشتر و باقیمت بالاتر است و دلیل دیگری برای آن وجود ندارد.
11-بازاریابی یک حرفه جدی است:و کسبوکارهای جدی،بهطور فزاینده،دنبال بازاریابی خواهند بود.
12-امروزه در بازار،مردمسالاری مصرفکننده حاکم است: و مصرفکنندگان انتخابهای متعددی دارند.بنابراین ،بازاریابها باید به آنان بگویند که چگونه انتخاب کنند.
13-مقصد خود را برنامهریزی کنید:و آن را بر پایه آنجایی که میخواهید باشید،نه آنجایی که فکر میکنید میتوانید باشید،تدوین کنید.
14-پس از تعیین مقصد خود،برای رسیدن به آن راهبردی تدوین کنید.
15-راهبرد،فرمانده است.هیچگاه آن را فراموش نکنید.همان چیزی است که"همهچیز"را در "هر چیزی که ایجاد ارتباط می کند". در کنترل دارد.از راهبرد خود نباید منحرف شوید،ولی می توانید به این تصمیم برسید که باید آن را عوض کنید.
16-هر یک از نام های تجاری خود و هر یک از حوزه های بازاریابی خود را اندازه گیری کنید.این عمل را مرتب و هر چند وقت یک بار،حداقل ماهانه،انجام دهید.بازاریابی باید به نتایجی منتهی شود.
17-پرسش کنید:آگاه باشید،کنجکاوی سیریناپذیر داشته باشید و خلاق باشید.خلاقیت،بهواقع فراگیرد انهدام اندیشههای قبلی است ولی اشکال ندارد،هرروز،روز تازهای است.
18-همانندی فروش نمیکند،ارزش محصول شما با تمایزاتش از رقیب که به شکلی به مصرفکننده مربوط میشود،تعیین خواهد شد.
19-نام تجاری خود را با استفاده از تمامی عناصر تصویر،بسازید:تصویر علامت تجاری،تصویر محصول،تصویر استفادهکننده،تصویر استفاده و تصویر تداعیکننده.
20-از معیارهای درست استفاده کنید:کانون توجه خود را معطوف منفعت (نه حجم فروش)مصرف واقعی (نه سهم بازار)و سهم آتی خرید(نه آگاهی از نام تجاری)کنید.
21-همواره به مصرفکننده دلایل بیشتری برای خرید ارائه کنید:زیرا نیاز به آن دارید که مصرفکنندگان دوباره برگردند و محصولتان را به مقدار بیشتر و قیمت بالاتر بخرند.
22-بهطور محلی بازاریابی کنید.باید بهتمامی مصرفکنندگان چیزی عرضه کنید که برای یکبهیکشان شخصاً جذاب باشد،نامهای تجاری جهانی،از دل بسیاری نامهای تجاری محلی بیرون آمدهاند.
23-درجایی ماهیگیری کنید که ماهی وجود دارد.تلاشهای فروش خود را بر مصرفکنندگانی متمرکزسازید که خواهان خرید محصول شما باشند و توان خرید آن را نیز داشته باشند.بازار را بخشبندی کنید تا در شناسایی سودآورترین هدفها،به شما کمک کند.
24-افزایش با گسترش رفتار،بسیار آسانتر از آموختن یا تغییر رفتار است.
25-به منابع کسبوکار فکر کنید و اینکه فروش بعدی و مبالغ سود بعدی از کجا خواهند آورد؟
مراقب باشید که تقاضاهای قابلرؤیت،شمارا فریب ندهد.رجحان،از بین رفتنی است.به فروش آنچه به فروش میرود،ادامه دهید.
26-اول مطمئن شوید که همه کارکنان سازمان شما راهبرد،مقصد و هدفهای کسبوکارتان را درک کردهاند،و سپس بگذارید کار خود را انجام دهند.
27-بهترین بازاریابهای حرفهای موجود را بیابید و برای آنان کار ایجاد کنید.باید بهترین افراد را داشته باشید،نه بهترین نمودار سازمانی را.
28-به افراد فوقالعاده خوب،پاداش دهید و کاهلان را تنبیه کنید.
29-تدوین و کنترل راهبرد،وظیفه شما است:وظیفه موسسه تبلیغاتی،انتقال راهبرد از طریق ایجاد ارتباطات مؤثر است.
30-نسبت بهفوریت ها حساس باشید و با اشتیاق کار کنید:در غیر این صورت دلیلی برای اینکه صبح از رختخواب برخیزید،وجود ندارد.