قاتل زمان یکی دیگر از انواع مشتریان بد
این غول،یک شخص نیست.یکچیزی است به نام جلسه.اگر او را دیدید فرار کنید.
اگر چرخهای سرمایهداری لنگ میزند،بدانید که چرخدندههای "جلسه"در آن گیرکرده است.در جریان کارهای تبلیغاتی،جلسهها گاهی مثل گیاهان هرز زیانآور،چنان از هر طرف رشد میکنند که شما از انجاموظیفه اصلی خود بازمیمانید.
دو نوع جلسه وجود دارد :
1-جلسه برای برنامه تبلیغاتی که انجام خواهد شد
2-جلسه برای برنامه تبلیغاتی که انجامشده است
بهعنوان کسی که تجربه زیادی در این کار ندارد،شاید لازم باشد که شما در تمام این جلسهها با دفترچه یادداشت خود حضورداشته باشید.ولی هنگامیکه رادارهای شما پیشرفت کند،میتوانید تشخیص دهید که در کدام جلسه درباره موضوعهای مهم،بحث و نتیجهگیری می شود و در کدام جلسه فقط و فقط صحبت می شود.
من هر چقدر هم که از حضور در جلسه فراری باشم،در نهایت،در یک جلسه همیشه شرکت می کنم و آن جلسه ارائه کار به مشتری است.
اینجا جایی است که در آن مخاطب آینده سناریوی شما،مشخص خواهد شد.در این جلسه،همیشه حاضر باشید.